پلان نهم - عید - مسخره بازی
به نام او که از اوییم مسخره بازی ها شروع شد، همین دو، سه روز پیش عمه کوچیکم خونمون بودند حالا اومدند عید دیدنی، جوری دست و روبوسی می کنند که انگار واقعن یه ساله همدیگه را ندیدیم. منم کم نزاشتم، اونا که دوتا ماچی بودند را تا سه چهار تا رفتم، اونایی را که… بیشتر »