پلان ششم - روزنگار - قهوه خانه
به نام او كه از اوييم
از قديم و نديم ها منقول است كه فرموده اند : بيكاريست و هزار فكر و خيال. منم كه مستثني از اين قاعده فراگير نيستم و با زور بيكاري نگاهي به حياط اتاقم كردم، جونم براتون بگه نگاه كردن همانا و كشف يه نكته همانا.
گفتم : عه چرا من تا حالا دقت نكرده بودم كه مي تونم اينجا يه قهوه خونه راه بندازم؟ و اين شد كه رفتم تو نخ حياط. با كمي تمهيدات فعلا به تختش رسيدم ، كم كَمَك ديگه بايد برم سراغ مابقي وسايلش.