پلان ششم - روزنگار - گلاب به روتون
به نام او که از اوییم سحر مهربان شده و با یک لیوان آب و قرص با نگاه مهربانانه امد بالا سرم… نگاهش می کنم چقدر بهت نمیاد مهربونی … با تعجب نگاه می کنه … واااا اصلا به من چه ؟ نخور تا بمیری خخخ بهش میگم دشمن که میگن تو رو میگن …… بیشتر »