1397/12/05

پلان پنجم - شیطنت ها و خنده ها - جانور شلخته

به نام او که از اوییم از حیاط تا وارد راهرو می خواستم بشوم همین که دستم روی دستگیره در رفت .یک آن یک جیغ بنفش زدم و فرار کردم. آخر نمی دانید که با یک جانور روبرو شدم که خم شده بود و یک عالمه مویِ پریشان دور و اطرافش ریخته شده بود.چند ثانیه ای طول کشید… بیشتر »

1 3 5 ...6 ...7 8