1397/12/06

پلان ششم - روزنگار - تابلو خطر

به نام او که از اوییم

موقع آبکشیدن ظرف ها مامان دستش رو می گیره زیر شیر باز آب .سحر لیوانش رو  .

بعد سریع ظرف ها را یکی یکی روی ظرفشویی قرار میده.

میگم - باید یه تابلو بزنم محدوده خطر به این قسمت هنگام بودن من نزدیک نشوید.

بعد بابا داد می زنه میگه تو خودت تابلوعه خطری :))

بهش میگم - بابا تو امید من بودی ، چه زمانه بدی ! روی هر کی دست می گذاریم رومون پا گذاشت …:))

 

1 ... 34 35 36 ...37 ... 39 ...41 ...42 43 44 ... 86